و خداوند همهٔ «نام»ها را به «آدم» آموخت… (نکته‌ای دربارهٔ کشف معنای واقعه‌ها)

🔸 یوسف(ع) دانشی به دست آورده که بر اساس آن می‌تواند معنای رؤیاها را دریابد، و با این دانش پادشاه و مردم مصر را به مسیری برای آینده هدایت می‌کند. خداوند در آیهٔ ۲۱ این دانش را «تأویل احادیث» می‌نامد (این اصطلاح در چند جای سوره تکرار می‌شود). مقصود از این تأویل احادیث فقط درک معنای رؤیاها نیست، بلکه مقصود فهم معنای واقعه‌ها نیز هست (این موضوع در تفسیر المیزان بیان شده است).

معنای اینکه برادران به کودکی حسادت آورند چیست؟ معنای اینکه آن کودک از پدرش ربوده شود چیست؟ معنای اینکه در چاه تنها رهایش کنند چیست؟ معنای اینکه شخص مهربانی سرپرستی او را به عهده بگیرد چیست؟ معنای اینکه به خاطر پاکدامنی (و با وجود اثبات پاکدامنی) به زندان بیفتد چیست؟ معنای بیرون آمدن از زندان چیست؟ و … .

🔸 خداوند در آیهٔ ۲۲ نمی‌گوید که همهٔ «تأویل الحادیث» را به یوسف(ع) آموخته است، بلکه می‌گوید چیزی از آن را به او آموخته. «تأویل» نهایی واقعه‌ها، معنای نهایی آنها، در نزد خود خداوند است. او در طول زندگی به تدریج واقعه‌هایی را پیش می‌آورد تا معنای آنچه که در زندگی بر ما گذشته را آشکار کند. دستان او در این راه باز است، و «کلمات» او را – یعنی، واقعه‌هایی که از طریق آنها حقیقت را برایمان بیان می‌کن – پایانی نیست (سورهٔ لقمان، ۲۷).

🔸 دانشی که یوسف(ع) به دست آورده، بنا به گفتهٔ خود (آیات ۳۷ تا ۴۰) او حاصل «توحید» است؛ یعنی ترک تمام «رب»های دیگر به جز خدا، و تنها از خدا درخواست داشتن و تنها از آنِ او بودن.

یوسف(ع) می‌گوید که حاصلِ بودن از آنِ خداوند، این شده که خداوند دانشی را به او آموخته است. پیش‌تر از آن (در آیهٔ ۲۱) نیز خداوند می‌گوید که او خود «حکمت و دانش» را به یوسف(ع) عطا کرده، و این کاری است که با هر «محسنی» می‌کند. «محسن» صفت هر کسی که کارهای نیکو انجام می‌دهد نیست، بلکه صفت کسی است که کار نیکو را به نیک‌ترین نیت انجام می‌دهد. «محسن» کسی است که می‌کوشد یکسره از آنِ خدا باشد، و در نیت خود برای انجام کار نیک کسی را با او شریک نکند.

🔸 واکنش یوسف(ع) آنگاه که در برابر همسر عزیز مصر در معرض خطا قرار می‌گیرد چیست؟ یوسف(ع) فقط از خطای صوری فرار نمی‌کند، بلکه پروردگار خود را یاد می‌کند، آتش وفای به او در دلش شعله‌ورتر می‌شود، با او گفتگو می‌کند، و با تأکید بر اینکه از خودش مطمئن نیست رهایی را از او می‌خواهد. این کنش یک «محسن» است. کنش‌هایی مشابه، که در آن‌ها حذر از یک خطا یا دست زدن به عملی از سر وفای به پروردگار و گفتگوی با او وجود دارد، منجر به اعطای حکمت و دانش از سوی خدا می‌شود.

این یکی از شگفت‌ترین آفرینش‌های خدا در عالم است. یک انتخاب درست و به‌جا، منجر به پدید آمدن فهمی می‌شود که هرگز گمان آن نمی‌رفت. و البته یک انتخاب غلط، انجام عملی از سر هوی و هوس، منجر به «رفتن» فهمی می‌شود که گمان می‌شد ثابت و ابدی است.

🔸 آن کس که خواهان کسب حکمت پروردگارش، خواهان روشن شدن دیده و درک حقیقت عالم، خواهان ملاقات با پروردگارش است، کیمیای «احسان» را در می‌یابد؛ به نیت وفا دست به عملی بایسته می‌زند و نزول حکمت خداوندی در دل را چشم می‌دارد. و خداوند است که «به هر کس که بخواهد حکمت می‌بخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیری فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، کسی پند نمی‌گیرد.» (سورهٔ بقره، ۲۶۹)

پی‌نوشت:

متن بالا با آیهٔ ۲۶۹ سورهٔ بقره به پایان رسید. تأمل در این آیه و آیهٔ قبل از آن برای فهم ارتباط انتخاب ما و به دست آمدن حکمت و فهم کاری که خدا با یوسف(ع) کرده است بسیار کارگشا است:

سورهٔ بقره، ۹-۲۶۸: شیطان شما را از تهیدستی بیم می‌دهد و شما را به زشتی وامی‌دارد؛ و[لی‌] خداوند از جانب خود به شما وعدهٔ آمرزش و بخشش می‌دهد، و خداوند گشایشگر داناست. * به هر کس که بخواهد حکمت می‌بخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیری فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، کسی پند نمی‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *