پیشنهادهایی در مورد نذرهای ماه محرم

دوستان سلام.

ماه محرم را پیش رو داریم. طبیعتاً، نهضت حسینی، که اهدافی همچون اصلاح جامعه و برپایی عدالت و بازگشت به آیین‌های نیک الهی را دنبال می‌کرد، می‌تواند در میان ما دستمایه‌ای برای بر پا کردن رسم‌های نیکو و احقاق حقوق مردمان باشد. اما، متأسفانه در کشور ما، ماه محرم رسم‌های نابجای زیادی را هم با خود به همراه می‌آورد.
از جمله رسم‌هایی که باید برای اصلاح آن تلاش کرد، رسوم مربوط به نذورات این ایام است. امروزه فقر در میان عده‌ای نه چندان کم از مردم جامعه‌ی ما بیداد می‌کند. طبیعی و معقول این است که اگر نذری هم در این ماه صورت می‌گیرد، در راستای حل مهم‌ترین مشکلات این محرومین باشد.
مثلاً، پخت غذای نذری در حجم بسیار بالا در ایام امری مرسوم است. اما طبخ غذا، آن هم در این حجم، لزوماً راهی مناسب برای یاری رساندن به محرومین نیست. در بسیاری موارد، بانیان برنامه، از پیش ایده‌ی مناسبی برای توزیع غذا ندارند. به علاوه، غذای پخته شده را به راحتی نمی‌توان نگهداری کرد، و معمولا به خاطر عجله‌ای که وجود دارد، عدالت در توزیع رعایت نمی‌شود و نیازمندترین‌ها محروم می‌مانند. گاهی حتی خود نیازمندان هم در نگهداری غذا دچار مشکل می‌شوند.
من بعضی ایده‌ها برای تغییر شکل نذورات در ماه محرم، و همین‌طور بعضی شیوه‌ها برای ارتباط با اقشار محروم را در ادامه می‌آورم. در صورتی که شما هم پیشنهادی دارید، خوشحال می‌شوم که در قسمت نظرات پیشنهاد خود را ارسال کنید.

لطفا در گسترش این ایده‌ها کوشا باشید.

پیشنهادهایی برای تغییر شکل نذورات محرم

  • پیش از هر چیز باید بگویم طبخ غذا، اگر با برنامه‌ریزی درست انجام شود، هنوز هم می‌تواند فعالیتی مناسب باشد. یکی از چیزهایی که باید در برنامه‌ریزی در نظر بگیرید، یافتن نیازمندان واقعی و داشتن برنامه دقیق برای رساندن به موقع غذا به دست آنان است. می‌توانید از بعضی شیوه‌هایی که بعدا در مورد شیوه‌ی ارتباط با محرومین خواهد آمد، استفاده کنید.
    می‌توانید کودکان و نوجوانان را نیز در تجربه طبخ غذا برای نیازمندان دخیل کنید. همین‌طور، در صورتی که شرایط اجازه دهد، آنها می‌توانند در یک محیط کنترل شده در توزیع غذا نیز مشارکت کنند. این مواجهه با محرومین می‌تواند تجربه‌ای ارزشمند برای آنان باشد.
    غذاهایی را انتخاب کنید که در عین مقوی بودن، طبخ و آماده‌سازی آنها کم دردسر و توزیع آنها نیز ساده باشد. به این ترتیب امکان رساندن غذا به دست نیازمندان بیشتری وجود خواهد داشت.
  • به جای طبخ غذا، می‌توانید مواد غذایی خام را به دست محرومین برسانید. بسته‌بندی مواد غذایی را می‌توان با همکاری اقوام یا دوستان انجام داد، و به این ترتیب فضای همکاری و همبستگی در راه به جا آوردن نیکی را هم تجربه کرد.
  • محرومین، جز نیاز به غذای مناسب، نیازهای دیگری هم دارند. می‌توانید نذر خود را صرف تهیه پوشاک، رفع نیازمندی‌های درمانی، خرید اقلام بهداشتی یا وسایل گرمایشی کنید.
  • رسیدگی به وضعیت آموزشی دانش‌آموزان نیازمند هم می‌تواند رسمی خوب در این ماه باشد. می‌توانید به نیت این ایام، تأمین هزینه‌های آموزشی یک دانش‌آموز را برای یک سال به عهده بگیرید، یا هزینه نذورات خود را صرف خرید کتاب برای کتابخانه‌های مدارس محروم کنید (برای اطلاع، دانش‌آموزان دبستانی مناطق محروم، مثلا مناطق روستایی، علاقه‌ی خیلی زیادی به کتاب دارند و دسترسی کمی به کتاب‌های مناسب دارند.)
    یک پیشنهاد دیگر این است که هزینه استخدام معلم برای برگزاری کلاس تقویتی برای دانش‌آموزان یک مدرسه محروم را بپردازید. البته، اگر خودتان معلم هستید، راه خیلی بهتر این است که خودتان دست به کار شوید و یک دوره برای این دانش‌آموزان برگزار کنید. این کار را به نیت این ماه شروع کنید، و اگر دوست داشته باشید، می‌توانید برنامه‌هایی هم برای آشنایی دانش‌آموزان با امام حسین(ع) و هدفی که دنبال می‌کرده داشته باشید.

شیوه‌هایی برای یافتن محرومین

  • نخستین شیوه، شیوه‌ی سنتی، یعنی از طریق رابطینی است که نیازمندان را می‌شناسند. هنوز در جامعه‌ی ما کسانی پیدا می‌شوند که بخش قابل توجهی از وقت خود را در میان محرومین می‌گذرانند و سعی می‌کنند به امور آنها رسیدگی کنند. این افراد را می‌توانید با کمی جستجو از اقوام و دوستان خود پیدا کنید. آن‌ها می‌توانند نقش مؤثری در ارتباط دادن شما به محرومین ایفا کنند.
  • راه دیگر، پیدا کردن ارتباط با محرومین از طریق مدارس است. مدیران خیلی از مدارس در مناطق محروم، برنامه‌هایی را برای کمک به دانش‌آموزان نیازمند و خانواده‌های آنها دارند. کاری که باید بکنید این است که یک یا چند نفر از مدیران دلسوز مدارس محروم را پیدا کنید. به احتمال زیاد، خود آنها پیشنهادهای متعددی در مورد شیوه‌ی یاری رساندن شما خواهند داشت.
  • می‌توانید سراغ خیریه‌های مورد اعتماد در محل زندگی خودتان بروید و از برنامه‌هایشان کسب اطلاع کنید. برنامه‌های بعضی خیریه‌ها ممکن است همسو با فعالیتی که در نظر دارید باشد؛ مثلا می‌توانید خیریه‌ای را پیدا کنید که از طریق آن بتوانید کفالت یک دانش‌آموز را به عهده بگیرید، یا خیریه‌ای که به شما بیماران نیازمند را معرفی کند، یا خیریه‌ای که بتواند مواد غذایی را به دست نیازمندان برساند.
  • راه دیگر، کمک گرفتن از مددکارهای بهزیستی است. در مورد شکل عملکرد بهزیستی مناقشات بسیاری وجود دارد، و خود من هم یکی از منتقدان جدی عملکرد این سازمان هستم. اما در هر حال، تعداد زیادی از افراد بسیار نیازمند با این سازمان در ارتباطند. در بین مددکاران بهزیستی هم افراد دلسوز زیادی پیدا می‌شوند که دوست دارند گرهی از کار نیازمندان باز کنند. این مددکاران در واحدهای مختلف سازمان (توانبخشی، اجتماعی و …) و در مجتمع‌های مختلف مشغول به کارند. اگر بتوانید یک یا چند نفر از این مددکارن دلسوز که دقت کافی در کار داشته باشد را پیدا کنید، پل ارتباطی خوبی با محرومین برقرار کرده‌اید.
  • مراکز DIC و شلتر را در محل زندگی خود پیدا کنید، این مراکز می‌توانند ارتباط شما با افراد بی‌خانمان را برقرار کنند.
***

اما، از رسم‌های مربوط به نذورات گذشته، پیشنهاد مهم دیگر این است که از این فرصت برای شناختن و شناساندن هر چه بیشتر حرکت امام حسین(ع) استفاده کنید. این بولتن، نقطه‌ی شروع خوبی برای گرفتن یک تصویر کلی، در عین حال جامع، از نهضت عاشوراست. این بولتن را مطالعه کنید، و اگر مناسب یافتید، به دیگران هم توصیه کنید یا در مجالسی که به مناسبت این ایام برگزار می‌شود توزیع نمایید.


امام علی(ع)، در نامه‌ای خطاب به عثمان بن حُنَیف انصاری چنین نوشت: اما بعد، پسر حنیف به من خبر رسیده است که مردی از جوانان بصره تو را بر خوانی خوانده است و تو بدانجا شتافته‏ای. خوردنی‌های نیکو برایت آورده‏اند و پی در پی کاسه‏‌ها پیشت نهاده. گمان نمی‏‌کردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان به جفا رانده است و بی‏‌نیازشان خوانده. بنگر کجایی و از آن سفره چه بر می‏‌گیری.

[…] و من نفس خود را با پرهیزگاری می‏‌پرورانم تا در روزی که پُربیم‏ترین روزهاست در امان آمدن تواند، و بر کرانه‏‌های لغزشگاه پایدار ماند. و اگر خواستمی دانستمی چگونه عسل پالوده و مغز گندم، و بافته‌ی ابریشم را به کار برم. لیکن هرگز هوای من بر من چیره نخواهد گردید، و حرص مرا به گزیدن خوراک‌ها نخواهد کشید. چه بود که در حجاز یا یمامه کسی حسرت گرده ‏نانی برد، یا هرگز شکمی سیر نخورد، و من سیر بخوابم و پیرامونم شکم‌هایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته، و جگرهایی سوخته. یا چنان باشم که گوینده سروده: «درد تو این بس که شب سیر بخوابی و گرداگردت جگرهایی بود در آرزوی پوست بزغاله». آیا بدین بسنده کنم که مرا امیرمؤمنان گویند، و در ناخوشایندهای روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختی زندگی نمونه‏‌ای برایشان نشوم؟ مرا نیافریده‏‌اند، تا خوردنی‌های گوارا سرگرمم سازد، چون چارپای بسته که به علف پردازد.

[…] و چنان بینم که گوینده‌ی شما بگوید: اگر پسر ابوطالب را خوراک این است، ناتوانی او را از کشتن هماوردان بنشاند، و از جنگ با دلاور مردان بازماند. بدانید، درختی را که در بیابان خشک روید شاخه سخت‌تر بود، و سبزه‏‌های خوش‌نما را پوست نازکتر، و رستنی‌های صحرایی را آتش افروخته‏‌تر، و خاموشی آن دیرتر. (نهج‌البلاغه، نامه ۴۵)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *