نکاتی دربارهٔ آیات صفحهٔ ۲۰۶

🔸 آیهٔ ۱۱۸:

توبه، بازگشت به سوی خداست. آن سه تن که جهاد را رها کرده بودند، می‌دانستند که ترک جهاد در راه خدا، رفتن به راه غیر خداست، و آن قدر وفا داشتند که به سبب این بی‌وفایی جهان را بر خود تنگ ببینند و از خود به تنگ بیایند.

اندوه‌ها و تنگناهای روزگار را باید درست تعبیر کرد. چرا از اندوه و تنگنا ظنّ این را نبریم که چاره‌ای جز درآمدن بازگشت به سوی خدا و مجاهده در راه او نداریم؟ جایی که گشایش و شادی حقیقی را تجربه می‌کنیم.

و اگر آنچه از ما سر زده شرمگین‌مان می‌کند، با شرم و اندوه به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم، و اوست که پذیرای بازگشت ما (تواب)، و رحمت آورنده بر شرم و اندوه ماست (رحیم). به بهانهٔ شرم از «بازگشت»، و از جهاد، نمی‌گریزیم؛ اگر به سوی پروردگارمان باز نگردیم به کدام راه برویم؟ به سوی چه کسی؟ و در پناه چه کسی در آییم؟

🔸 آیهٔ ۱۲۲:

معمولاً این آیه چنین ترجمه می‌شود که «بر مؤمنان نیست که همه رهسپار میدان‌های جهاد شوند و از دستیابی به دانش باز مانند…». ولی این ترجمه، چنان‌که بعضی مفسران نیز اشاره کرده‌اند، با متن عربی سازگار نیست. متنی که معادل متن عربی است چنین چیزی است: «بر مؤمنان نیست که همگی رهسپار شوند، ولی چرا از هر فرقه‌ای گروهی رهسپار نشوند تا دانش دین بیاموزند و قوم خود را چون نزد ایشان بازگشتند انذار دهند، باشد که ایشان [از بدی‌ها] حذر کنند؟»

بنا به ظاهر، مقصود این است که لازم نیست تمام مؤمنانی که خارج از مدینه زندگی می‌کنند به سمت مدینه بیایند، بلکه باید گروهی از ایشان به مدینه بیایند و دانشی بیاموزند که بتوانند قوم خود را انذار دهند و از راه نادرست برحذر بدارند.

🔸 شاهد دیگری بر اینکه این آیه اجازه‌ای برای نرفتن به جهاد نیست، این است که خود رسول خدا(ص) و نزدیک‌ترین اصحاب ایشان در بسیاری از جنگ‌ها شرکت می‌کردند، و اصلاً بسیاری از آموزش‌های رسول خدا(ص) در میدان جنگ رخ می‌داده است.

هرگز ندیده‌ایم که رسول خدا(ص) یا یکی از یاران نزدیک او به بهانهٔ آموختن یا آموزاندن علم در شهر بماند و در جهاد شرکت نکند.

🔸 برخی بر این باورند که این آیه به فقهای مصطلح امروز و حوزویان اشاره دارد، و آنان آن گروهی هستند که برای تفقه در دین رهسپار شده‌اند (و به همین دلیل هم لازم نیست در رزم – از جمله خدمت سربازی – شرکت کنند!)

اما چنان‌که علمای تفسیر (از جمله علامه طباطبایی) اشاره کرده‌اند، فقه مصطلح امروز، صرفاً بیان پاره‌ای از قوانین است و چیزی که موجب انذار باشد در آن وجود ندارد. بنابراین تفقهی که در این آیه آمده، همان نیک‌فهمی در دین است و هیچ ربطی به آنچه امروزه به اسم فقه موجود است، ندارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *