نکاتی در مورد آیات 89 و 90 سورۀ بقره

آیات سورۀ بقره:

و همانا به موسى كتاب [تورات‌] را داديم، و پس از او پيامبرانى را پشت سر هم فرستاديم، و عيسى پسر مريم را معجزه‌هاى آشكار بخشيديم، و او را با «روح القدس» تأييد كرديم؛ پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى را كه خوشايند شما نبود برايتان آورد، كبر ورزيديد؟ گروهى را دروغگو خوانديد و گروهى را كشتيد. (۸۷)

[…] و هنگامى كه از جانب خداوند كتابى كه مؤيد آنچه نزد آنان است برايشان آمد، و از ديرباز [در انتظارش‌] بر كسانى كه كافر شده بودند پيروزى مى‌جستند؛ ولى همين كه آنچه [كه اوصافش‌] را مى‌شناختند برايشان آمد، انكارش كردند. پس لعنت خدا بر كافران باد. (۸۹)

وه كه به چه بد بهايى خود را فروختند كه به آنچه خدا نازل كرده بود از سر رشك انكار آوردند، كه چرا خداوند از فضل خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد [آياتى‌] فرو مى‌فرستد. پس به خشمى بر خشم ديگر گرفتار آمدند. و براى كافران عذابى خفت‌آور است. (۹۰)

***

امشب شب میلاد امام مهدی(ع) است.

خوب است به آیۀ 89 و ارتباط آن با این مناسبت بیندیشیم. این آیه وصف بنی‌اسرائیل است، که سال‌ها در انتظار رسولی از جانب پروردگارشان بودند. رسولی که او را کاملاً می‌شناختند. رسولی که به یاد او، پیروزی بر کافرانی که به ایشان ستم می‌کردند را طلب می‌کردند. اما زمانی که آن رسول آمد، انکارش کردند و به سرعت از جملۀ دشمنانش شدند. و به این ترتیب از رحمت خدا دور شدند (لعنت، به معنی باز داشتن رحمت است).

اما این عجیب نیست که چنین کسانی که سال‌ها در انتظار آن رسول به سر می‌بردند، او را به سرعت انکار کردند؟
چه چیزی موجب این انکار و دشمنی بود؟

آیه 90، به «حسد» اشاره دارد. آنان انتظار نداشتند که چنین کسی (یک غیر یهودی، درس نخوانده و امّی، فردی به ظاهر معمولی که همچون مردمان عادی با آنان حشر و نشر می‌کند، یا …) دریافت‌کنندۀ پیام خدا باشد. آنان این «افتخار» را برای بزرگان خود می‌خواستند.

در آیۀ 87 چیز دیگری می‌بینیم: «کبر ورزیدن» به معنی خوار شمردن حق و بزرگ شمردن خواسته‌های خود، روبه‌روی پیامبران.
نتیجۀ این کبر چه شده؟ این پیامبران را دروغگو شمردند، و حتی گروهی را به قتل رساندند.
به قتل رساندند چون چیزی خلاف میل آنان را می‌گفتند.

و شاید این رسول، محمد(ص)، هم چیزهایی می‌گفت خلاف خواسته‌های یهود؛ خواسته‌هایی که اکنون با خواسته‌های اشراف قریش فاصلۀ چندانی نداشت. یهود در آن روزگار نیز ثروت را به طور انحصاری برای خود می‌خواستند، دوست داشتند عده‌ای را همواره زیر دست نگه دارند، و دوست داشتن مقام و افتخار و زندگی دنیوی آنان همواره محفوظ بماند.

یهود خواستار آمدن رسول بودند، ولی در قلب‌هایشان خواسته‌هایی دیگر نیز خانه کرده بود. در آن زمان که با رسول مواجه شدند، او را به آن خواسته‌ها فروختند. بزرگی، افتخار و ثروت در چشم‌شان بزرگ آمد. پیروی از عربی بادیه‌نشین در چشم‌شان خفت‌بار جلوه کرد. تعبیر قرآن در آیه 90 این است: آنها خودشان را فروختند. آن خودی که رسول را شناخته بود طلب کرده بود.

چرا خدا ماجرای بنی‌اسرائیل را برای ما نقل می‌کند؟
چون می‌داند که در دل ما هم خواسته‌هایی خانه کرده، که ما را به همان راه می‌کشانند.
آن خواسته‌ها را باید بشناسیم. باید ببینیم که چطور خودبرتربینی، دوست داشتن لذت‌ها، دوست داشتن مال، افتخار طلبی و … در وجودمان سال‌هاست که سکونت کرده.
و بدانیم که این مهمانان شوم، ما را چنان استحاله می‌کنند که هر رسولی را خواهیم فروخت. ادعای ما در مورد محبت مهدی(ع) هیچ فایده‌ای نخواهد داشت اگر این خواسته‌ها را از دل بیرون نکنیم. و برای بیرون کردن این خواسته‌ها از دل، عمل صادقانه حیاتی است. باید خود را عادت دهیم به تواضع و همنشینی با مسکینان و خارج کردن حق اموال و کمک به اهل خیر. خود را عادت دهیم به شنیدن حق. عادت دهیم به انصاف دادن به دیگرانی که حقی به گردن‌مان دارند.

اگر چنین نکنیم، هر ادعایی هم که دربارۀ محبت او داشته باشیم، در روزی که ملاقاتش کنیم دشمنش خواهیم شد. می‌پنداریم او می‌خواهد «معشوق»مان را، دنیایمان را از ما بگیرد. چرا دشمنش نشویم؟ چرا مرده نخواهیمش؟

محبت، بی نقد جدی خواسته‌های دل، فقط ادعا است. گریه‌های شبانه، بدون عزم جدی برای تغییر مسیر زندگی، فقط مشتی احساسات است. خودت را بشناس تا خود را نفروشی. خودت را نفروش تا رسول را بخواهی. راه دیگری وجود ندارد.

 

دیدگاه‌ها

  1. ناشناس

    بسیار به موقع و مؤثر. من یادم به آیه‌ی ۲۴ سوره‌ی توبه هم افتاد. «بگو اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندانتان و اموالی که گرد آورده‌اید و تجارتی که از کسادش بیم دارید و خانه‌هایی که آنها را خوش می‌دارید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است، منتظر باشید تا خدا فرمان خود را اجرا کند و بدانید که خداوند مردمی را که از مرز بندگی او خارج شوند، هدایت نمی‌کند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *