«چگونه جرأت کرده‌اند قرآن بخوانند؟» (به بهانهٔ آیهٔ ۱۵ سورهٔ یونس)

🔸 به روایت آیهٔ ۱۵، مخالفان پیامبر(ص)، از او می‌خواهد کتابی جز این قرآن را برایشان بیاورد، یا بخش‌هایی از قرآن را تغییر دهد تا با او سازش کنند. این مخالفان وقتی که دیدند پیامبر(ص) حاضر به این کار نیست، تلاش و سرکوبی شدید را شروع کردند: عده‌ای را طرد کردند، شکنجه کردند و کشتند، عده‌ای را دچار فقر شدید کردند، شایعه‌هایی برای بدنام کردن مسلمانان ساختند و پراکنده کردند، ایشان را مجبور به زندگی در تبعید و شرایطی جانکاه کردند، برای قتل پیامبر(ص) تلاش کردند، و بعد از استقرار مسلمانان در مدینه نیز بر علیه آنان وارد جنگ شدند. همهٔ این کارها، برای خود مخالفان نیز هزینه‌های سنگینی داشت.

اما مگر در قرآن چه چیزی وجود داشت که از نظر مخالفان این چنین غیر قابل سازش بود؟ چرا از نظر آنان این همه فشار و سختی و هزینه دادن لازم بود؟ کدام بخش‌های قرآن بود که اگر تغییر می‌یافت، آنان می‌توانستند با آیین جدید پیامبر(ص) سازش کنند؟

🔸 اگر قرآن به این فرا می‌خواند که به پدر و مادر خود احترام بگذارید و مطابق خواسته‌های آنان رفتار کنید،

اگر می‌گفت که پدران و درگذشتگان خویش را تکریم کنید و آیین و انتخاب‌های آنان را نقد نکنید،

اگر به این فرا می‌خواند که رسم و رسوم رایج را محترم بدارید و تلاشی برای تغییر آن‌ها نکنید،

اگر وعده می‌داد که: من شما را با اعمال شخصیِ خودتان قضاوت خواهم کرد و شما مسئولیتی در قبال دیگران ندارید،

اگر ثروتمندان را به این فرامی‌خواند که به مستمندان نیکی کنند، از ثروت‌هایی که از خدا به ایشان هدیه کرده و در خرج کردن آن صاحب‌اختیارند، اندکی هم به فقرا بدهند تا امورات‌شان بگذرد،

اگر با تبعیض مرسوم بین سیاه و سفید و فقیر و غنی و زن و مرد کاری نداشت و با آن می‌ساخت،

اگر ضعیف بودن عده‌ای را صرفاً به خواست خود و قضا و قدر نسبت می‌داد، و حرفی از این نمی‌زد که ضعیفان توسط ستم‌گران ضعیف نگه داشته شده‌اند،

اگر ضعیفان را وعده می‌داد که سختی‌های ایشان را در آخرت جبران می‌کند، و آنان را به سازش با وضع موجود و رسیدن به شادمانی درونی دعوت می‌کرد،

اگر قدرتمندان را «توصیه» می‌کرد که بیشتر به فکر زیردستان خود باشند،

اگر مهم‌ترین چیز برایش رابطهٔ شخصی با خدا در عبادت فردی و کسب رضایت باطنی بود،

و اگر … و اگر …

آنگاه مخالفان پیامبر(ص) چه کاری به کار او داشتند؟ بلکه اصلاً دوستان صمیمی او و از یارانش می‌شدند، حتی شاید قرآن او را تبلیغ می‌کردند، آن را به عنوان یک اثر فرهنگی به دیگر قبایل نشان می‌دادند و به آن افتخار می‌کردند، آن را حفظ می‌کردند، و در مجالس تلاوت می‌کردند تا از زیبایی‌های هنری آن بهره ببرند!

🔸 اگر روزی دیدیم که خود ستمگر مجلس قرآن ترتیب داده باید شگفت‌زده باشیم! ستمگر چطور جرأت کرده مجلسی بر پا کند که در آن قرآن خوانده می‌شود؟ مگر چه «تبدیلی» در برداشت و فهم مردم از قرآن پدید آمده که اکنون ستمگر می‌تواند با آن سازش کند؟

و چه کسانی این تبدیل را به وجود آورده‌اند؟ ستمگر و ستمگران؟ صاحبان زر و زور؟ فقها و علما؟ یا خود مردم؟

🔸 و راستی، چرا خدا کسانی که به دنبال «تبدیل» این قرآن هستند را کسانی می‌داند که «به دیدار او امید ندارند؟»

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *