روز: 6 آبان 1401

می‌پندارد که قدرت جاودانه‌اش کرده… (به بهانهٔ آیهٔ ۶۸ سورهٔ هود)

آیهٔ ۶۸: گویی که هرگز در آن جا سکونت نداشتند! آگاه باشید، قوم ثمود به پروردگارشان کافر شدند. هان، قوم ثمود از رحمت خدا دور باشند.

🔸 یک باور رایج و مشترک در بین جباران و سرکشان، باور به جاودانه بودن در این دنیا است. مقصود این نیست که آنان این باور را به صورتی صریح بیان می‌کنند. حتی مقصود این نیست که این باور قلبی و یقینی آنهاست. اما بنیاد زندگی آنها، و تصمیم‌ها و انتخاب‌هایشان چنین باوری است. آنان هرگز باور نمی‌کنند که قدرت مطلق‌شان ممکن است روزی از دست‌شان خارج شود، و در عمل چنین می‌پندارند که قدرت آنان (قدرتی ناشی از ثروت، منزلت اجتماعی، ریاست، یا …) آنان را جاودانه کرده است:

«آنکه که مالی گرد آورد و برشمردش. * پندارد که مالش او را جاوید کرده …» (سورهٔ همزه، آیات ۲ و ۳)

🔸 جباران و سرکشان، تمایلی به نگاه کردن به احوال دیگر مردمان و عبرت گرفتن از تجربه‌ها و زندگی‌ها و سرنوشت‌هایشان ندارند. آنان علاقه‌ای به به دانستن تاریخ ندارند. اگر یکی از شاخصه‌های مهم «انسان بودن» را توانایی آموختن از دیگران و رشد بدانیم، جباران از این حیث از انسانیت بی‌بهره‌اند.

🔸 یکی از آشکارترین حقیقت‌های تاریخی (که برای فهم آن حتی نیازی به خواندن تاریخ هم نداریم) این است که سرکشان پیشین، در آن جایگاهی که بوده‌اند، جاودانه نمانده‌اند. آن کسی که هر روز صبح خود را آغاز می‌کرد در حالی‌که خود را بر خانه و ثروت خود، یا بر پست و مقام خود، یا بر یک ملت قادر می‌دید و برای این قدرت زوالی قائل نبود، اکنون «وجود ندارد»؛ «گویی که هرگز در آنجا ساکن نبوده است!» (آیهٔ ۶۸)

🔸 حتی اگر کسی به زندگی جاودان اخروی یقین نداشته باشد، شایسته است که برای این چالش وجودی چاره‌ای بیندیشد، و احمقانه سر خود را زیر برف فراموشی نگه ندارد.

و اگر کسی اندک یقینی داشته باشد، و بداند که زندگی حقیقی او در اعمال قدرت بر دیگران و نفس‌پرستی به دست نمی‌آید، برای آن روزی چاره‌اندیشی می‌کند که آدمی می‌گوید: ای کاش برای «زندگی‌»ام چیزی پیش فرستاده بودم (سورهٔ فجر، ۲۴).