روز: 7 آبان 1401

به «غریب» ستم مکن! (به بهانهٔ آیاتی از صفحهٔ ۲۳۰)

🔸 گناه قوم لوط چه بود؟

معروف این است که سرنوشت قوم لوط را گرایش جنسی آنان رقم زد.

اما در روایت قرآن عناصر بسیار پررنگ دیگری وجود دارند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند. قوم لوط مترصد رسیدن مهمانانی غریب به شهر هستند و شتابان به سمت خانه‌ای که مهمانان در آن ساکن شده‌اند می‌روند. لوط حتی پیش از اینکه آنان سر برسند احساس استیصال می‌کند (آیهٔ ۷۷)، یعنی در آن شهر تحت فشار و ستم است. او پس از آنکه می‌بیند تلاشش برای دفاع از مهمانان به نتیجه نمی‌رسد، در نهایت دردمندی، ابراز می‌کند که «کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه‌گاهی استوار پناه می‌جستم» (آیهٔ ۸۰).

در این اوج استیصال و دردمندی است که مشخص می‌شود آن مهمانانِ غریب، فرشتگان نجات‌بخش هستند؛ فرشتگانی که وعدهٔ صبحی نزدیک را به همراه آورده‌اند.

🔸 مهمان‌نوازی، به خصوص روبه‌روی «غریب»، یعنی گرامی‌داشت هر انسانی به صرف انسان بودن او و به صرف بندهٔ خدا بودن، یکی از بزرگ‌ترین فضیلت‌ها در ادیان ابراهیمی است. همان ابراهیمی که درست قبل از این ماجرا از او سخن می‌رود، و همین «غریبان» را مهمان می‌کند، و وعدهٔ محقق شدن امر ناممکن را از آنان دریافت می‌کند.

از آن سو، راندن «غریب» و بدتر از آن، آزردن او، یکی از بدترین رذیلت‌ها در ادیان ابراهیمی است. چه بسا که این رذیلت نقش اصلی را در سرنوشت قوم لوط بازی کرده باشد.

🔸 «غریب» در معنای عام آن هر کسی است که «خودی» محسوب نشود. کسی از قوم دیگر، از نژاد دیگر، و حتی از مذهب دیگر. ستم به دیگران، به این بهانه که از قوم و نژاد و مذهبی دیگر هستند، مصداق بارزی از ستم به «غریب» است. غریبی که چه بسا «رسول» خداوند باشد؛ و چه بسا پیامی آسمانی را با خود همراه داشته باشد: «بی‌گمان وعده‌گاه آنان صبح است، مگر صبح نزدیک نیست؟»