🔸 در ماجرای نوح(ع)، یکی از چیزهایی که جلب توجه میکند، کمیِ تعداد او و یارانش در برابر مشرکانی است که ایشان را تهدید میکنند. همین یاران اندک هم از ضعیفان جامعه هستند و جایگاه و منزلت خاصی ندارند.
در معادلات معمول، برای چنین گروهی قدرتی قائل نیستند. تصور این است که گروهی اندک مثل نوح(ع) و اطرافیانش، طبیعتاً توسط مخالفان قدرتمند از میان خواهد رفت، و به فرض هم که بتواند باقی بماند توان اثر گذاری بالایی نخواهد داشت.
🔸 اما آنچه که برای قوم نوح(ع) اتفاق میافتد، امری شگفت و خارج از پیشبینیهای معمول است. این آنها هستند که باقی میمانند، و از مشرکان هیچ کس باقی نمیماند.
این اتفاق از حیث نمادین هم شگفتانگیز است؛ آب، همان نماد رحمت خداوند و باروری زمین، علیه زمینیانی که به نوح(ع) و اطرافیانش ستم میکردند میشورد. نوح(ع) که سالهایی را با تحمل فشارهای قدرتمندان جامعه صرف ساختن کشتی کرده بود، آنان که «با او» بودهاند را به کشتی سوار میکند؛ کشتیای که زیر نگاه خداوند ساخته شده بوده و حرکت و ایستادنش به نام و مدد خداوند است (آیهٔ ۴۱).
🔸 این «رستخیز ناگهان»، این امر غیر قابل پیشبینی که همهٔ معادلات معمول را به هم میریزد، چیزی مختص پیامبران نیست. آنچه قرآن برای ما نقل میکند نمونهای است از شگفتیهای بسیاری که به دستان خداوند در جهان رخ داده و رخ خواهد داد.
خداوند، که دستان او باز است(مائده، ۶۴) و در عالم هر روز در کار است(رحمان، ۲۹)، آنگاه که اراده کند که به ضعیفان رو کند(قصص، ۵)، سیلی را در عالم بر میانگیزد که کسی را یارای مقابله با آن نباشد. در چنان روزی، پناه بردن به «بلندیها» (آیهٔ ۴۳)، و تکیه کردن به برج و بارو و سپاه و سلاح، کاری از پیش نخواهد برد. «امروز در برابر فرمان خدا هیچ نگاهدارندهای نیست، مگر کسی که [خدا بر او] رحمت آورد.» (آیهٔ ۴۳)