?وقتی که سپاهیان امام علی(ع) به صفین رسیدند، سپاهیان معاویه پیشتر در آن مکان مستقر شده بودند، و راه برداشت آب از رود فرات را سد کرده بودند. فرستادهای از سوی علی(ع) نزد معاویه رفت و از او خواست تا راه آب را باز کند، اما معاویه این درخواست را نپذیرفت.
با مخالفت معاویه، سپاهیان علی(ع) وارد نبردی سخت شدند و بر آب تسلط یافتند. عدهای از سپاهیان گفتند: «آب را بر آنان میبندیم، چنانکه آنان بر ما بستند.» علی(ع) این نظر را نپذیرفت و راه آب را باز گذاشت. پس از این واقعه، علی(ع) سه روز جنگ را متوقف کرد.
تأخیر در جنگ، سبب بروز شایعات و نارضایتیهایی شد. علی(ع) سپاهیان را جمع کرد و خطبهای خواند و در ضمن آن گفت: «… به خدا سوگند هر روزی که جنگ را به تأخیر میاندازم از این روست که آرزو دارم عدهای از آنها به ما بپیوندند و هدایت شوند … و این برای من از کشتن آنان در حالی که گمراهند بهتر و محبوبتر است.»
?امام علی(ع): حتی برای بدترین فردِ این امت از رحمت خدا نومید مشو، زیرا که خداوند متعال فرموده است: «همانا از رحمت خدا نومید نباشند جز کافران.»[سوره یوسف، ۸۷]
?هنگامی که درحین سخنرانی علی(ع) خوارج به شعار دادن پرداختند، او فرمود: «تا وقتی با ما هستید از سه حق برخوردارید: نخست آنکه از ورود شما به مساجد جلوگیری نمیکنیم، دوم آنکه حقوقتان را از بیتالمال قطع نمیکنیم و سوم آنکه تا اقدام به جنگ نکنید با شما نبرد نمیکنیم.»
?چون علی(ع) شنید که گروهی از یاران او شامیان را در جنگ صفین دشنام میگویند، فرمود: «من خوش ندارم شما دشنامگو باشید، لیکن اگر کردههای آنان را بازگویید و حالشان را فرایاد آرید به صواب نزدیکتر بُوَد و در عذرخواهی رساتر؛ و به جای دشنام بگویید: خدایا ما و آنان را از کشته شدن بِرَهان و میان ما و ایشان سازش برقرار گردان و از گمراهیشان به راه راست برسان، تا آن که حق را نمیداند بشناسدش و آن که شیفتهی گمراهی و دشمنی است، باز ایستد.»
(برگرفته از: http://ayat.ir/aAkoB)