«… هر کس در گرو آن چیزی است که کسب کرده [= عملی که انجام داده]» (سورهٔ طور، ۲۱)
🔸 این سخن، به تنهایی، برای اغلب ما چیزی از تهدید در خود دارد. بلافاصله یادمان به بدیهایمان میافتد، و اینکه سرنوشت ما و بازگشتگاه ما، در گرو بدیهایی است که کسب کردهایم.
اما آیهٔ ۲۱ سورهٔ طور، در فضایی کاملاً متفاوت این سخن را مطرح میکند؛ بنا به تفسیر المیزان، این آیه را اینگونه میتوان فهمید:
و کسانی که ایمان آورده و فرزندانشان در ایمان از آنان پیروی کردهاند، فرزندانشان را هر چند ایمانشان کمتر باشد، در درجات بهشت به آنان ملحق میکنیم تا مایه سرورشان گردد، و هرگز از پاداش پدران نمیکاهیم، زیرا هر کسی در گروِ کاری است که انجام داده است؛ پس باید پاداش آن را دریافت کند و چیزی از آن کاسته نشود.
«هر کس در گرو کاری است که انجام داده»، پس آن که از شرک دوری گزید و راه پروردگارش را با اخلاص پیمود، لاجرم پیوستن فرزندانی شایسته به خود را شاهد خواهد بود.
🔸 این گفتهٔ خداوند، یادآور آیاتی از قرآن دربارهٔ ابراهیم(ع) است، آن گاه که از پرستش بتها کناره گرفت و قومش او را از خود راندند:
سورهٔ مریم، ۴۹: پس هنگامی که از آنان و از آنچه به جای خدا میپرستیدند کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و همه را پیامبر گردانیدیم.
حاصل «عمل» پدر، فرزندی شایسته است که به او میپیوندد. طبیعتاً این بدان معنی نیست که فرزندان اختیاری ندارند، و نیز به این معنی نیست که فرزندان هر کاری هم که انجام دهند، به خاطر اعمال پدرانشان به آنان خواهند پیوست. در همین آیه بر این تأکید شده که سخن از فرزندانی است که راه پدرانشان را «در ایمان دنبال کردهاند».
آنچه در اینجا از آن سخن میرود، وعدهٔ خدا برای کامل کردن اعمال نیک، به یمن وجود اشخاصی دیگر در زندگی ماست. خدا این وعده را میدهد که اگر راه کسی را (از پدران، یا از اولیای خدا) شایسته یافتیم، و در آن راه کوشیدیم، هر چند که نتوانیم به نهایت آن راه دست پیدا کنیم، به یمن تلاش آن «پدر» یا آن «ولی» به او ملحق خواهیم شد.
🔸 از این رو، در این «سخن» که «هر کس در گروه عمل خویش است» بشارتی عظیم برای ما نهفته است، اگر به اعمال پدارن صالح، یا به اعمال پیشوایان دین، و رسول خدا(ص) بنگریم.
و این یادآور سخن حسین(ع) در خطبهٔ مکه، به هنگام رهسپار شدن به سوی کربلا نیز هست: «خاندان رسول خدا از او جدا نیستند و در میان پیامبر و پارههای تن وی هرگز جدایی نخواهد افتاد. آنان در حریم قدس کبریایی نزد او گرد آیند، چشم او به دیدارشان روشن شود و وعدهی خود را در حقشان وفا کند.» حسین(ع) نیز به آنچه که رسول خدا(ص) «کسب کرده»، و به امکانهایی که خدا به او عطا نموده، و به وعدهٔ او در حق کسانی که به نیکی پیرویاش کردهاند چشم دوخته است.
طبیعتاً این بشارت، در خود خوفی نیز نهفته دارد: حال که چنین شاهراهی پیش پایمان گشوده شده، نکند که آن را دنبال نکنیم و از بودن با چنین کسانی، در بهشت خداوند و در نزد او، محروم بمانیم.
🔸 اگر پیشتر برویم، بشارتی دیگر نیز در این آیه وجود دارد. هر کس دوست دارد از اعمال خود نتایج نیک ببیند. برترین «نتیجه» اما، از جنس «شخص» است! افرادی که محبتی حقیقی و شایسته، میتواند بین ما و ایشان جریان یابد. خدا وعده میدهد که نتیجهٔ کوشش در راه ایمان، چنین «کسان» و «فرزندانی» است که به ما خواهند پیوست.
پینوشت
عنوان این مطلب بخشی از آیات پایانی سورهٔ فجر است:
سورهٔ فجر، ۳۰-۲۷: هان ای نفس مطمئنّه، * خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد، * و در میان بندگان من درآی، * و در بهشت من داخل شو.
آیات پیشتر سورهٔ فجر، ویژگیهای آن کسی که چنین خطاب قرار میگیرد را آشکار میکند. به تعبیر پیامبر(ص)، این خطاب از آن کسی است که در راه خدا با برادران خود مواسات میورزیده است.