بخشهایی از آیۀ 191، مورد سوءاستفادۀ کسانی قرار گرفته که به دنبال توجیه قدرتطلبی و سلطهجویی خود به وسیلۀ دین بودهاند. خوب است که آیات 190 تا 195 را مرور کنیم و ببینیم چه برداشتی از آنها معقول است.
🔸 این آیات دربارۀ «قتال» هستند. دربارۀ معنی «قتال»، در المیزان آمده که وقتی میگوییم کسی «قتال» میکند، یعنی با کسی وارد جنگ شده که قصد کشتن او را دارد. به این ترتیب در خودِ کلمه معنی دفاع لحاظ شده است.
🔸 اما جدای از معنی کلمه، در جابهجای آیات 190 تا 195 بر این تأکید شده که مقصود از نبرد، دفاع از خود در مقابل «فتنۀ» مشرکان است، و تذکر داده شده که نباید زیادهروی و ستمی در کار باشد.
در همان ابتدا، در آیۀ 190 میخوانیم که «بجنگید، در راه خدا، با کسانی که با شما میجنگند، و تجاوز مکنید…». این جمله شرطهایی مهم برای جنگ قائل شده است. اول از همه، و مهمتر از همه، اینکه جنگ باید در راه خدا باشد.
🔸 عبارت «در راه خدا» در میان ما اغلب تبدیل به یک نوع تعارف شده که معنایی مشخص ندارد؛ در حالیکه قرآن آن را در معنایی کاملاً روشن به کار میبرد. «راه» خدا، راهی است که رفتن در آن به معنای نزدیک شدن به خدا است. طی این راه به معنی داشتن منشِ مشخص و اعمال مشخص است. قرآن، این منش، یا ایمان، و این اعمال، اعمال صالح را با دقت وصف کرده است.
بنابراین «قتال در راه خدا» را باید در همین چارچوب فهمید و درک کرد؛ نبردی که هماهنگ با ایمان به خداوند (با صفاتی که از وی میشناسیم) و در راستای آن است، و مصداقی از اعمال صالح به شمار میآید. این نخستین و مهمترین شرط برای مشروع بودن یک نبرد است، و هر نبردی را میتوان بر اساس آن سنجید و نقد کرد.
🔸 آیۀ 190 به صراحت از این سخن میگوید که «با کسانی که با شما میجنگند بجنگید»؛ به تعبیر المیزان، جنگی که قرآن مشروع میشمارد جنگ دفاعی است. در این آیه رعایت نکردن این شرط «تعدی»، به معنای تجاوز از حدود دانسته شده، و چنین گفته شده که «خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.» مؤمنان با جدیت و دقت از آن چیزهایی که پروردگارشان دوست نمیدارد خود را دور نگه میدارند. آنان پروردگارشان را چنین شناختهاند که حقیقت و نیکی را دوست میدارد، و از باطل و بدی بیزار است؛ پس میکوشند تا «راه خدا» را طی کنند و خود را به منزلی که برایشان در نظر گرفته شده است برسانند.
🔸 در مورد نهی از «تجاوز» در این آیه، در المیزان توضیح دیگری نیز وجود دارد: «نهى از اعتدا (تجاوز) نهيى است مطلق، در نتيجه مراد از آن مطلقِ هر عملى است كه عنوان تجاوز بر آن صادق باشد، مانند قتال قبل از پيشنهاد مصالحه بر سر حق، و نيز قتال ابتدائى، و قتل زنان و كودكان، و قتال قبل از اعلان جنگ با دشمن، و امثال اينها، كه سنت پیامبر آن را بيان كرده است.»
🔸 آیه 191 نیز مجدداً با گفتن این عبارت که «من حیث اخرجوکم»، بر این تأکید میکند که جهاد در این جایگاه نقشی دفاعی دارد، و مسلمانان نباید آغازگر جنگ، و همینطور ادامهدهندۀ آن با «تعدی» و تجاوز باشند.
🔸 جملۀ «الفتنة اشد من القتل» را بیتوجه به معنی دقیق فتنه نمیتوان فهمید. «فتنه»، به معنی آزمایش است، نوعی محک که منجر به روشن شدن عقاید و باورهای شخص میشود. این محک ممکن است عواقبی داشته باشد که خود بخشی از آزمایش تلقی میشود، بنابراین این عواقب هم «فتنه» نامیده میشود.
مشرکین برای اینکه مسلمانان را تحت فشار بگذارند و آنان را از آیین خود برگردانند، عواقبی سخت (طرد از قبیله، طرد اقتصادی، شکنجه، و مرگ) را برای آنان در نظر گرفته بودند. گویی که آنان نوعی «فتنه» برای مردم ترتیب داده بودند، تا مسلمانان را معلوم کنند، و با عقوبتهای سخت آنان را از راه خود برگردانند.
مقصود قرآن از «فتنه» این عقوبتها است و قرآن آن را (که میتواند شامل قتل نیز باشد) بزرگتر از قتل میداند.
خداوند در این مقایسه، زشتی عمل مشرکان را آشکار میکند: مشرکان با ایجاد این «فتنه» مردم را از انتخاب «دینی» (یعنی یک شیوۀ زندگی) که آنان را به نیکبختی میرساند باز میدارند. این بدتر از کشتن است؛ چرا که کشتن تنها جان فرد را میگیرد، ولی «فتنه» میتواند مردم را از زندگی پاک محروم کند.
🔸 در انتهای آیه 191، دوباره بر این تأکید شده که «اگر با شما جنگیدند»، با آنها بجنگید.
🔸 آیه 192 شوکهکننده است. خداوند در مورد همین مشرکان، که مسلمانان را دچار «فتنه»های سخت کرده بودند و از سرزمین خود اخراج کرده بودند، وعدۀ مغفرت و رحمت میدهد.
🔸 با معنایی که برای فتنه گفته شد، مقصود آیۀ 193 هم مشخص میشود. گویی که خداوند میگوید تنها تا زمانی بجنگید که «فتنه»ای در میان نباشد، یعنی فشار بر مردم برای اینکه نتوانند دین خداوند را برگزینند از میان برود. سپس مجدداً تأکید میکند که اگر باز ایستند، دشمنی شما از میان میرود، دشمنیای که باید تنها با ظالمان باشد.
🔸 آیه 194 این جنگ را همچون یک «قصاص» بازنمایی میکند، و تأکید میکند که «تعدی» شما باید درست به مانند (در شکل و اندازه) «تعدی» پیشین آنان باشد.
این آیه مؤمنان را به پروای خداوند فرامیخواند. گویی که پا فرا گذاشتن از این حد، شکستن حریم خداوندی است و مؤمنان باید از آن به شدت بر حذر باشند.
🔸 المیزان آیۀ 195 را نیز ادامۀ همین آیات میداند؛ خداوند از مؤمنان میخواهد که برای جهاد در راه خدا اموال خود را انفاق کنند، و ایشان را دعوت به «احسان» میکند.
المیزان در اینجا تأکید میکند که مقصود از «احسان» این است که هر کار به نیکترین وجه انجام شود: اگر جایی جنگ لازم است، شیوهای در جنگ انتخاب شود که نیکترین شیوه باشد، اگر صلح انتخاب میشود به نیکترین شیوه صورت گیرد.
و این «نیکترین» راه نسبت محکمی با شناخت «راه خدا» دارد.
🔸 در المیزان، در نهایت گفته شده: «آيات مورد بحث که راجع به قتال است، با نهى از اعتدا و تجاوز شروع شده و با امر به احسان و اينكه خدا محسنين را دوست مىدارد ختم گرديده، و در اين نكته حلاوتى است كه بر هيچ كس پوشيده نيست.»