سورهٔ رعد، ۲۸: همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
🔸 این وعدهٔ «اطمینان قلب» ناشی از «ذکر خدا» است، در طول تاریخ اسلام همواره مورد توجه کثیری از مسلمانان بوده است. احتمالاً تشویشها زمانه و اضطرابهای بسیاری ناشی از دشواریهای این روزگار، اقبال به این آیه (و آیاتی از این دست) را بیشتر هم میکند؛ چرا که این آیه وعدهٔ «اطمینانی» به رغم شرایط دشوار زمانه را میدهد. اطمینانی که حاصل ذکر و یاد است، که در دسترس مینماید و هیچ نوع شرایطی نمیتواند آن را از آدمی باز دارد.
🔸 خدا از چنین «اطمینان» و آرام گرفتن قلبی در جاهایی از قرآن سخن گفته است. برای مثال، در سورهٔ فتح، آن زمان که مسلمانان از احتمال حملهٔ مشرکان قریش بیمناک بودند و همگی در زیر درختی با پیامبر(ص) بیعت کردند که از او و دین خدا دفاع کنند، خداوند در مورد وضعیت ایشان گفت:
سورهٔ فتح، ۱۸: به راستی خدا هنگامی که مؤمنان، زیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دلهایشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزی نزدیکی به آنها پاداش داد.
یا در گزارش قرآن از وضع مؤمنان در جنگ احزاب که گروههای بسیاری از دشمنان در آن شرکت داشتند، چنین میخوانیم:
سورهٔ احزاب، ۲۲: و چون مؤمنان دستههای دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود.
🔸 اینکه خداوند در این آیات از آرامش خاطر مؤمنان در صحنهٔ نبرد سخن میگوید، به یادمان میآورد که آرامش در حذر کردن از جهاد به دست نمیآید. چه بسا اضطراب و فشاری که تجربه میکنیم به خاطر گریزی است که از جهاد داریم. مثلاً میدانیم که تن دادن به ستم در محیط کار نادرست است ولی کاری برای مقابله با آن نمیکنیم، یا میدانیم که کسب درآمد بدون در نظر گرفتن حقوق دیگران ناروا است اما به آن راضی میشویم، یا میدانیم که زندگی خانوادگیای که اکنون داریم با حقوقی که خدا به گردنمان دارد تعارض دارد و کاری نمیکنیم. در چنین مواردی، تلاش برای رفع تشویش و اضطراب با پناه بردن به معنویات، و «ذکر» در معنای ذهنی آن، در بهترین حالت یک مسکن موقت خواهد بود، نه درمان.
🔸 «ذکر خدا» اگر فقط در ذهن باشد و تبدیل به کنش نشود، اصلاً ذکر «خدا» نیست؛ بلکه ذکر یک وهم است که به آن خو گرفتهایم. اگر از ذکر چنین توهمی آرامشی هم حاصل شود اصیل نیست؛ چنین آرامشهایی را میتوان با آرامشهایی که در انواع اعتیاد تجربه میشود مقایسه کرد.
در سنت اسلامی، «ذکر خدا» به خصوص در انتخابهای زندگی معنا مییابد. مؤمن، در مواجهه با یک موقعیت، مثلاً جایی که ممکن است حقوق دیگران ضایع شود، یا جایی که ستمی را میبیند، خدا را یاد میکند، بینا میشود، و بر اساس بینش خود عمل میکند.
🔸 اطمینان خاطری که خدا در این آیه از آن سخن میگوید، اطمینان خاطر کسی است که «ایمان آورده و اعمال صالح انجام میدهد» (آیهٔ ۲۹). این اطمینان خاطر یک جهادگر است. کسی که در جای خود ایستاده، کسی که رغبتی به اعمال صالح و رغبتی به «بازگشتگاه نیک» خدا (آیهٔ ۲۹) ندارد، از اطمینان خاطری که در این آیه از آن سخن گفته شده بیبهره است.
🔸 به بیان دیگر، اطمینان خاطری که از جانب خدا عطا میشود اطمینانی در راه انجام نیکیها و مبارزه با بدیهاست. اطمینانی برای اصلاح یا حتی کنار گذاشتن یک زندگی خانوادگی که معارض با زندگی پاک است، اطمینانی برای رها کردن یک شغل که در آن اجحاف در حق دیگران وجود دارد، اطمینانی برای اعتراض به ستم در محیط کار.
هر تفسیر محافظهکارانه از این آیه را باید کنار گذاشت (و در زمانهٔ تشویش و سختی، جایی که همه تشنهلب به دنبال جرعهای آب میگردند، باید به جد مراقب تفسیرهای محافظهکارانه از دین بود).
🔸 این اطمینان نصیب کسی میشود که از بدی و پلیدی به سوی پروردگار پاک خود «انابه» کند (آیهٔ ۲۷). خداوند خود هدایت این بازگشتکنندگان را به عهده میگیرد، و این هدایت به شکل اطمینانی در قلب ظاهر میشود. اطمینان بر راه، نه بر رسیدن به هدف نهایی. اطمینان به «انابه» و بازگشت مدام، به سوی بهترین بازگشتگاه (آیهٔ ۲۹).
پینوشت:
عنوان این مطلب از این بیت مولانا گرفته شده است:
جملهٔ بیقراریات، از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو، تا که قرار آیدت