🔸 آیهٔ ۱۱۲ ادامهٔ آیهٔ پیش از خود است. صفتهایی که در این آیه آمده، نشان میدهد که مؤمنین به دوام این ویژگیها را دارند. مثلاً صفت «تائب» نشان میدهد که مؤمنین نه در یک موقعیت مشخص که مرتکب خطایی خاص شدهاند، بلکه به دوام، و به هر بهانه، به سوی پروردگارشان باز میگردند.
🔸 «سائح» همریشه با «سیاحت» به معنی رفت و آمد است. بر اساس المیزان این رفت و آمد بین مساجد صورت میگیرد. اما میتوانیم آن را کلیتر در نظر بگیریم: مؤمنان کسانیاند که به طلب نزدیکتر شدن به پروردگارشان، در زمین در گردشند.
داستان زندگی سلمان فارسی را میتوان مصداقی خوب از این «سیاحت» در زمین به طلب زیستن در سرزمین خدا در نظر گرفت.
🔸 آیهٔ ۱۱۳ پیامبر(ص) و مؤمنین را از استغفار برای مشرکین، بعد از اینکه روشن شد ایشان اصحاب دوزخ هستند، بر حذر میدارد. این آیه منافاتی با «خیرخواهی» برای همهٔ مردم، از جمله مشرکین، ندارد. اما استغفار برای کسی، به معنی از بین رفتن آثار خطا، بیآنکه خود شخص چنین انتخاب و درخواستی داشته باشد، مسیری نادرست برای خیرخواهی است و پاسخی هم نمیگیرد.
استغفار تنها در صورتی مؤثر است که خود شخص آن را طلب کند؛ یعنی خود برای پوشیده شدن آثار اعمال خود خدا را بخواند و از دعای دیگران در حق خود نیز راضی و خشنود باشد. اما کسی که چنین چیزی را نمیخواهد از استغفار دیگران بهرهای نمیبرد. در آیهٔ ۵ سورهٔ منافقون، یک دلیل برای نداشتن درخواست آمرزش، «کبر» و خودبزرگبینی دانسته شده است:
و هنگامی که به آنان گفته شود: بیایید تا پیامبر خدا برای شما از خدا آمرزش بخواهد، سرهایشان را برمی گردانند، و آنان را میبینی که از گوینده آن سخن روی برمی تابند و تکبّرکنان از پذیرفتن سخن او خودداری میکنند.
و در آیهٔ ۶ میخوانیم که «برای آنان یکسان است که برای آنان استغفار کنی یا نکنی»، در نتیجه «خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید».
🔸 خیرخواهی برای مشرکین صورتهای دیگری میتواند داشته باشد؛ گفتگو و نیکی کردن و رعایت آداب انسانی و اخلاقی و … . مؤمنین امید دارند که روزی آنان را بر مسیر حق و برادران خود بیابند، و برای تحقق چنین آرزویی از بهترین وسایل و راهها استفاده میکنند. اما آنان میدانند که روال عقلانی این جهان اجازه نمیدهد که کسی – هر چند نزدیکترین و دوستداشتنیترین فرد به مؤمن – بیآنکه خود بخواهد و انتخاب کند از آمرزش خدا بهرهمند شود.
🔸 رفتار ابراهیم(ع) با پدرش نمونهای خوب از خیرخواهی در عین برائت جستن است. به گفتگوی ابراهیم(ع) و پدرش در جاهای مختلف قرآن اشاره شده است. در سورهٔ ممتحنه، بعد از بیان این ماجرا، و بیان اینکه در این رفتار اسوه و الگویی برای مؤمنان است، آیات زیر را میبینیم که به بحث ما مرتبط هستند:
اميد است كه خدا ميان شما و ميان كسانى از آنان كه [ايشان را] دشمن داشتيد، دوستى برقرار كند، و خدا تواناست، و خدا آمرزندهٔ مهربان است. (۷)
[اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند، باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد، زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد. (۸)
فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مىدارد كه در [كار] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانههايتان بيرون رانده و در بيرونراندنتان با يكديگر همپشتى كردهاند. و هر كس آنان را به دوستى گيرد، آنان همان ستمگرانند. (۹)