🔸 سورهٔ ابراهیم(ع)، ۱۸: مَثَل کسانی که به پروردگار خود کافر شدند، کردارهایشان به خاکستری میماند که بادی تند در روزی طوفانی بر آن بوزد: از آنچه به دست آوردهاند هیچ [بهرهای] نمیتوانند بُرد. این است همان گمراهی دور و دراز.
🔸 «کفر آوردن به رب»، به معنی پوشاندن حقیقت پرورش پروردگار، حقیقت کاری که با ما کرده است. طبیعتاً برای هر کس، با توجه به تجربههایی که با پروردگارش دارد، پوشاندن این حقیقت معنایی متفاوت دارد و به شکلی خاص آشکار میشود.
🔸 ماجرای بنیاسرائیل که در آیهٔ ۶ به آن اشاره شده یادآوری یکی از نعمتبخشیهای «رب» است. آن زمانی که بنیاسرائیل را از حاکمی ستمپیشه و یاران او (آل فرعون) نجات بخشید، در حالیکه چنین چیزی بنا به تحلیلهای معمول غیرممکن مینمود. نجات از حاکم و نظامی که چنان سیطره یافته بود که بدون ترس از عاقبت کار کودکان را میکشت و زنان را برده میخواست.
🔸 ممکن شدن این غیرممکن، آشکار شدن حقیقتهایی در مورد پروردگار بنیاسرائیل است. در چنین واقعههایی روشن میشود که پروردگار کیست و به دنبال چیست. و او پس از چنین واقعههایی در میان مردم ندا در میدهد که هدف او کامل کردن نعمتی است که تاکنون بخشیده: «و آنگاه که پروردگارتان اِعلام کرد که اگر سپاسگزاری کنید، بر شما خواهم افزود…» (آیهٔ ۷).
🔸 شاید اکنون بنیاسرائیل خود را برگزیدهٔ خدا بدانند. پروردگارشان بر آنان رحمتی ویژه آورده و به آنان رو کرده است. وقتی که پادشاهی چون فرعون و سپاهیان انبوهش چنین مغلوب شدند، از این پس چه کسی جرأت خواهد داشت که با بنیاسرائیل دشمنی کند؟ آنان به رحمت پروردگارشان پشتگرم هستند و از کسی ترسی به دل راه نمیدهند. امکانهای بیکران پیش روی آنان است.
🔸 اما همین بنیاسرائیل اگر آنچه که پروردگارشان با آنان کرده را فراموش کنند، و اگر به جای جستجوی پروردگارشان همان راه فرعون را در پیش بگیرند، بدون هیچ تردیدی همهٔ دستاوردهای آنان «به باد میرود». ذکر دستاوردهای گذشته هیچ فایدهای نخواهد داشت. آنچه که پس از این میکنند هم هیچ فایدهای به حالشان ندارد. همان قدر که میتوان مشتی خاکستر را در روزی توفانی حفظ کرد، میتوان از دستاوردها هم محافظت نمود.
🔸 پس از سالها کوشش، پس از تجربههای گوناگون، پس از روی آوردنهای پروردگار و «ملاقات»ها با او در واقعههای روزگار، اکنون بیچیز و بیسرمایه و تنها در سرما و تاریکی نشسته. او «گم شده» (آیهٔ ۱۸). در جایی «دور دست» (آیهٔ ۱۸). کسی از او یادی نمیکند؛ او «فراموش شده» (طه، ۱۲۶) [۱].
پینوشت:
[۱] سورهٔ طه، ۱۲۶: نشانههای ما بر تو آمد و آن را به فراموشی سپردی، امروز همانگونه فراموش میشوی.