🔸 سورهٔ هود(ع)، آیهٔ ۱۱۲: پس، همان گونه که دستور یافتهای ایستادگی کن، و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند]، و طغیان مکنید که او به آنچه انجام میدهید بیناست.
🔸 روایتی به این مضمون از پیامبر(ص) نقل شده است که «سورهٔ هود مرا پیر کرد»، و به این اشاره شده که مقصود پیامبر(ص) به خصوص آیهٔ ۱۱۲ بوده است.
این آیه، مسئولیت استقامت در راه حق را به دوش پیامبر(ص) میگذارد، و کسانی که همراه با او به سوی خدا بازگشتهاند را نیز به پذیرش این مسئولیت دعوت میکند. هر چند رسول خدا(ص) دغدغهٔ به دوش کشیدن مسئولیت خود را دارد، ولی شاید نگرانی در مورد استقامت مؤمنان برای او نگرانی بزرگتری باشد.
🔸 هر کس که آرزوی ایجاد یک جامعهٔ نیک در زمین را داشته باشد، میداند که این کار بدون همراهی عدهٔ قابل توجهی ممکن نخواهد بود. و هر مصلح و معلمی، این را هم میداند که تعلیم و اصلاح آن طور که باید به نتیجه نمیرسد اگر جامعه همسو با اصلاح نباشد.
بنابراین، عجیب نیست اگر رسولی که دغدغهٔ نجات مردم و هدایت آنها به راه ایمان را دارد، و «هر رنجی که به مردم میرسد بر او دشوار میآید»(سورهٔ توبه، ۱۲۸)، به دنبال تشکیل یک جامعهٔ ایمانی باشد. برای تشکیل چنین جامعهای، همراهی عدهای از مردم ضروری است. این آرزو و خواستهٔ پیامبر(ص) برنمیآید مگر آنکه همراهانش نیز به استقامت بر مسیر حق روی آورند.
🔸 این دعوت خدا و پیامبر(ص) به «یاری کردن خدا» (سورهٔ محمد(ص)، ۷) مختص مردم روزگار پیامبر(ص) نبوده است. هر یک از ما مخاطب این دعوتیم؛ دعوتی که ما را به ایجاد تحولی ایمانی در درون و بیرون فرا میخواند. دعوتی به واگذاشتن هر گونه تکیه بر «ستمگر» (آیهٔ ۱۱۳)، بر پا داشتن (و نه تنها خواندن) «نماز» در روز و شب (آیهٔ ۱۱۴)، صبر بر مسیر حقیقت و آنچه در این راه پیش میآید (آیهٔ ۱۱۵)، و تلاش برای باز داشتن از تباه کردن سرزمین به دست «مترفین» (آنان که پی شادیخواری خود هستند و دیگران را فراموش کردهاند). (آیهٔ ۱۱۶).
اینک خدا رو به رویمان ایستاده؛ رو به روی ما و رسولش، و به استقامت در راه فرامیخواند، راه بازگشت به سوی خودش. و او خود همراه ماست، میبیند و میشنود… (اشاره به انتهای آیهٔ ۱۱۲؛ نقل از: سورهٔ طه، ۴۶) .