موفقیت من در تلاش بیوقفه، فروتنانه، و صادقانهام نهفته است. من راه را میشناسم. مستقیم و باریک است، مثل لبه تیغ، و از گام زدن بر روی آن احساس شادمانی میکنم. وقتی پایم میلغزد، در خود میگریم. سخن خدا این است که: «آن کس که میکوشد، هرگز نابود نمیشود.» من به این وعده ایمانی راسخ دارم، از این روست که با اینکه هزاربار در کوششهایم ناکام میمانم، ولی باز ایمانم را از دست نمیدهم، بلکه این امید را در دل میپرورانم که وقتی تن خود را تحت انقیاد کامل درآورم، نور را خواهم دید؛ و این اتفاق روزی به وقوع میپیوندد.
***
کسانی هستند که تردید و ناامیدی، آنها را احاطه کرده است. برای اینان، از خدا فقط نامی وجود دارد. اما وعده خدا این است که هر آن کس که با ضعف و بیچارگی به درگاهش روی آورد، او را قوی و قدرتمند خواهد ساخت. « وقتی ضعیف هستم، آنگاه قدرتمندم.» شعری از اشعار سورداس است که میگوید: «راما قدرت ضعیفان است. قدرت او را نمیتوان با بالا بردن دست نیاز یا کاری از این قبیل به کف آورد، بلکه باید خود را به تمامی به نام او سپرد.» راما چیزی نیست جز مترادفی برای واژه خدا. ممکن است او را خدا، الله یا هر نام دیگری بنامید، ولی اگر جز او به هیچ چیز و هیچ کس دیگری اتکا نکنید، قدرتمند میشوید و همه ناامیدیها و شکستها محو و نابود میشوند.
شعر سورداس به پادشاه فیلها، که در دهان تمساح گرفتار آمده و غرق شدنش در آب عنقریب بود، اشاره دارد. فقط نوک خرطومش از آب بیرون مانده بود که به نام خدا متوسل شد و از او کمک خواست، پس نجات یافت. بدیهی است که این داستان تمثیلی بیش نیست، ولی حقیقتی را باز مینمایاند. من در زندگی خود به کرات چنین تجربهای داشته ام. حتی در ناامیدی مطلق و در تاریکترین لحظات، آنگاه که هیچ یاری گر و مایه تسکینی در این دنیای فراخ و بیکران نمیبینیم، نام او قدرت و استحکام را در ما میدمد و تمامی تردیدها و نا امیدیها را از دلمان میزداید. شاید امروز ابری فشرده آسمان را پوشانده باشد، ولی نیایشی پرشور و صمیمانه به درگاه او برای پراکندن ابرها کافی است. به دلیل توسل به نیایش است که من ناامیدی را نمیشناسم… بیایید به نیایش بپردازیم و از او بخواهیم که قلب ما را از تنگنظری و فرومایگی و فریبکاری پاک کند؛ و او نیز بیشک دعایمان را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
***
بشر جایزالخطاست. با اعتراف به خطاها میتوان آنها را به جای پایی مطمئن برای گام زدن به سوی کمال تبدیل کرد. از سوی دیگر، کسی که در پنهان کردن خطاهای خود میکوشد، به یک فریبکار تبدیل میشود و سقوط میکند. انسان نه جانوری درنده است و نه خدا، بلکه موجودی است بر گونهی خدا که میکوشد جنبه خداییاش را بیابد. توبه و تزکیهی نفس، راههای رسیدن به این مقصودند. لحظهای که توبه میکنیم و از خدا بخشایش خطاهایمان را میطلبیم گناهانمان تصفیه و پاک میشوند و زندگی جدیدی برایمان آغاز میشود. توبهی حقیقی، پیش نیازی ضروری برای روی آوردن به نیایش است.
***
خدا حتی گناه کسانی را که در آخرین لحظات زندگی توبه میکنند میبخشد. ما باید در قلب خود آرزوی سعادت همهی موجودات زندهای را که روی کره خاک هستند بپرورانیم؛ خواه این موجودات کوچک باشند، خواه بزرگ. برای پروراندن چنین روحی باید، همه روزه سحرگاه و شامگاه، به درگاه خداوند قادر نیایش کنیم. آرزوی سعادت برای همگان، سعادت خود ما را نیز شامل میشود.
(برگرفته از کتاب «نیایش»، مهاتما گاندی، نشر نی)