«فقر چیزی شبیه گرماست؛ شما نمیتوانید آن راببینید، بلکه تنها میتوانید آن را احساس کنید. برای اینکه واقعا فقر را بفهمید باید خود را در آن بیفکنید»
(به نقل از یک مرد فقیر در آدابویای غنا[1])
این «گرما» را همهی ما احساس کردهایم، وقتی که راجع به وضعیت یک خانوادهی کمبضاعت میشنویم، یا کودکان کار را در خیابان میبینیم، یا با یکی از این کودکان همصحبت میشویم. داغی مصائب دیگر را هم حتماً حس کردهایم، مثلاً خشونت، یا تبعیض، و چه بسا که خودمان هم نشانی از آتش چنین سختیهایی بر جان داشته باشیم.
اما «خود را در آتش افکندن» چه جور کاری است؟ دربارهی مقصود آن فقیر دانا باید فکر کرد، اما من از این سخن یاد نکتهای میافتم: هنوز به اندازهی کافی به جهان دیگران نزدیک نشدهایم. مثلاً، کسی را در نظر بگیرید که به «فقرا» کمک میکند، اما از دور: با ریختن پولی به حساب یک مؤسسه خیریه، یا نهایتاً رساندن غذایی به دست یک خانوادهی کمبضاعت.
مطمئناً مقصودم این نیست که این دوری فقط دوری از جهان افراد کمبضاعت است، دوری از جهان دیگران خیلی جاهای دیگر هم به چشم میخورد: مثلاً مردی که از روبرو شدن با مشکلات دختر نوجوانش و گفتگوی نزدیک با او واهمه دارد اما حاضر است همهی امکانات زندگی را برایش فراهم کند، یا معلمی که از نزدیک شدن به زندگی واقعی دانشآموزانش ابا دارد و ترجیح میدهد سریع درسش را بدهد و برود، یا کسی که تمام وقت را به شوخی و خنده با دوستانش میگذراند، اما ممکن است در مقابل «ساده»ترین اتفاقی که برای یکی از این دوستان میافتد، مثلاً مرگ یک عزیز، نه نه توان هیچ کمکی داشته باشد و نه اصلاً طاقت ماندن.
خوب است که دوباره به فاصلههای زندگیمان فکر کنیم. مطمئناً برخی از این فاصلهها را تنها ما به وجود نیاوردهایم، و برخی از فاصلهها را هم به سادگی و بدون تغییر شرایط نمیتوان از میان برداشت. اما هستند فاصلههایی که ترسهایی واهی آنها را رقم زده است. وگرنه، به راستی چه چیزی مانع از این است که به جای یک کمک مالی خشک و خالی به یک خانوادهی کمبضاعت، باب گفتگویی مستمر و دوستانه باز شود، گفتگویی که هر دو طرف از آن سود ببرند، و آتش تنهایی زندگیشان به گلستان بدل شود؟
دیری است که از یکدیگر دور ماندهایم؛ از خدا میخواهم که این سال نو، سالی باشد برای نو شدن برادری.
در پناه خدا باشید.
?پیامبر اکرم(ص): حكایت مؤمنان در دوستى و مهربانى و دلسوزى نسبت به یكدیگر، حكایت پیكر آدمى است، كه هرگاه عضوى از آن به درد آید سایر اعضاى بدن با شب نخوابیدن و تبدار شدن با آن همدردى مىكنند.