نکاتی دربارۀ آیات 164 تا 170 سورۀ بقره

🔸 خوب است که به روند آیات توجه داشته باشیم:
آیه 164، «آیاتی» از خدا را برمی‌شمرد. آیه، به معنی نشانه و راهنماست. آیات خدا آیاتی هستند که با درون ما ارتباط برقرار می‌کنند، و نوعی از محبت را در ما می‌جنبانند.

با توجه به این موضوع می‌توان ارتباطی بین این آیه و آیه 165 دید. کسانی که به نشانه‌ها بی‌توجه هستند، محبتی دیگر را جایگزین محبت به پروردگارشان می‌کنند.

این محبت، چیزی نیست که فقط در دل خانه کند، بلکه تبدیل به اعمال و انتخاب‌هایی می‌شود؛ آن‌ها مسیری خاص را به دنبال کسانی که محبت‌شان را برگزیده‌اند طی می‌کنند، یا به تعبیری آنان را «تبعیت» می‌کنند. آیات 166 و 167 پیش‌بینی این واقعیت است که این پیوند، که بنیادی حقیقی ندارد، از هم خواهد گسست.

آیات 168 و 169 از «گام‌های شیطان» سخن می‌گویند؛ رد پای شیطان را دنبال کردن (تبعیت شیطان را کردن)، ریشۀ انواع تبعیت همۀ کسان جز خدا است.
معنی تبعیت شیطان را وقتی بهتر می‌فهمیم که ویژگی‌های شیطان را به یاد بیاوریم: شوریدن او بر پروردگارش، کبر و خودپرستی او، تلاش او برای زیان زدن به آدم به عنوان جبران آنچه خود از دست داده، و … .

🔸 آیات صفحۀ 25، به آیۀ 170 می‌رسند که مصداق مهمی از دوست داشتن کسانی جز «الله» و تبعیت آنان را بیان می‌کند: دوست داشتن و تبعیت سنن آباء و اجداد.
خداوند در آیۀ 170، ملاک نقد سنت را این قرار می‌دهد که به «تعقل» پیشینیان و هدایت‌یافتگی آنان توجه کنیم. خداوند هیچ ابایی از به کار گیری عقل ندارد. او از این مطمئن است که عقلی که خود آفریده، به سوی او راهبر خواهد بود.

بنابراین، هر سنتی، حتی اگر به نام دین شکل گرفته باشد، اگر با کاربرد عقل مخالفت داشته باشد، یا نخواهد که خواسته‌ها و فرامینش را بر اساس عقل تبیین کند، توسط آیۀ 170 مورد نقد قرار می‌گیرد.
در واقع، پیروی بسیاری از سنت‌های اصطلاحاً دینی، همان پیگیری گام‌های شیطان است. طبیعتاً شیطان تلاش می‌کند که برای فریفتن مردم خود را در قالبی مورد قبول آشکار کند، همان‌گونه که برای آدم و حوا همچون شخصی خیرخواه جلوه کرد. بنابراین هیچ بعید نیست که شیطان کار خود را از طریق سنت‌های دینی پیش ببرد.

تنها راه مقابله با شیطان، به کار گرفتن عقل و نقد کردن انتخاب‌ها و مسیر و سنت‌ها به وسیلۀ عقل است، و کتاب و سنت نیز در این مسیر یاری‌گر عقل هستند. عقل است که «سوء و فحشاء» (آیه 169) را تشخیص می‌دهد، آن‌ها را نمی‌پسندند و کنار می‌گذارد. مثلاً این عقل است که خواست پلید قدرت‌طلبان را تشخیص می‌دهد، هر چند که ظاهری تماماً دینی بر خواسته‌هایشان پوشانده باشند.

🔸 ریشۀ محبت به خدا (آیه 165) به کار گرفتن عقل است. محبتی که از عقل نشأت نگرفته باشد، احساسی پوچ است.
و عقل حتماً محبت را نتیجه می‌دهد؛ به عقلی که نتیجه‌اش محبت نشود باید شک کرد.
و کسی که محبت می‌ورزد، حتماً به سوی آن چیزی که به آن محبت دارد حرکت می‌کند؛ محبتی که نتیجه‌اش حرکت نشود توخالی است.
ریشۀ «تبعیت از آنچه خدا نازل کرده» (آیه 170) محبت است. و دین این نوع تبعیت است؛ به تعبیر امام صادق(ع)، «آیا دین چیزی جز محبت است؟» باید از شکل‌های دیگر دین که تبعیت خدا را بر اساس چیزی جز محبت (مثلاً ترس، یا تکلیف صرف) می‌خواهند باید برائت جست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *