🔸 جلال خداوند (که در متن پیش از آن سخن رفت)، با خطابی غیر منتظره در صحنه حاضر میشود: «به مادر موسی وحی کردیم: او را شیر ده…». خداوند بر آن نیست که در برنامهای که دارد، عشق مادر به کودکش و بیم او بر فرزندش را نادیده بگیرد. اینها نیز بخشی از برنامهٔ خدا میشوند. در آیهٔ ۱۳ میبینیم که خدا در این ماجرا چنین اراده کرده که حتی رابطهٔ بین مادر و فرزند گسسته نشود؛ چیزی که خدا تحقق «وعده» خود میداند، و یادآوری میکند که بیشتر مردم به در این مورد که خدا وعدههایش را راست میآورد تردید دارند.
🔸 خوب است این را نیز ببینیم که مادر موسی یک «زن» از طبقهای تحت سلطه است، یعنی سلطهای مضاعف را تحمل میکند. چنین کسی که به ظاهر هیچ امکانی برای تغییر شرایط خود و دیگران ندارد، در برنامهٔ خدا جایگاهی مشخص برای سرنگون کردن پادشاهی فرعون مییابد.
🔸 به ماجرای پرورده شدن موسی(ع) به دست فرعون و خانوادهاش میتوان از وجههای مختلف فکر کرد. مثلاً، اینکه «خدا بر کار خویش چیره است» (سورهٔ یوسف، ۲۱) آنجا آشکار میشود که «باطل» خود به دست خویش اسباب نابودی خود را فراهم کند. آن کس که طریقی فرعونی را پیش گرفته، آنچنان صاحب خود نیست که بتواند از دست زدن به آنچه موجب «اندوه» او میشود خودداری کند؛ حتی او نیز از آن کسی دیگر است.
🔸 هر چند این قضیه آشکار است، ولی یادآوری صریح آن شاید مفید باشد که داستان فرعون و تسلط او بر گروهی ستمدیده، و پاسخ گفتن خدایی که عشق و بیم و امید و آرزوی مردم را درک میکند به این گروه، مایهٔ ایمان و امید و تحرک و کوشش هر ستمدیدهای در تاریخ میشود.
خدای اسلام، صرفاً خدایی برای آرام کردن و تسکین بخشیدن نیست، او «وعده»هایی دارد، و بر اساس این وعدهها آرزوها را تحقق میبخشد؛ آرزوهایی به ظاهر «کوچک»، مثل بازگرداندن فرزند گمشده، و به ظاهر «بزرگ»، مثل سرنگونی حکومتی فرعونی.
🔸 امام علی(ع): آگاهترین مردم به خداوند متعال آن است که بیشتر از او درخواست کند.