«و ما نحن بمعذبین» «ما از زمرهٔ عذابشوندگان نیستیم» (شعراء، ۱۳۸)
🔸 زمانی که قدرت به ظاهر مستحکم و بیتزلزل است، خانهها و قلعهها و قصرها بر پاست (آیات ۱۲۸ و ۱۲۹) و قدرت سرکوب دشمن و مخالف وجود دارد (آیه ۱۳۰)، بعید نیست که ندای هشداردهندگان در گوش ضعیف باشد (آیه ۱۳۶) و این اعتقاد که: «ما جاودانهایم، و به رغم هر عملی که پیشه کنیم، سرانجام بدی در انتظارمان نیست» معتبر جلوه کند (آیه ۱۳۸).
از نظر خداوند عالم اما، بین «تکذیب» حقیقتی که هشداردهنده از آن میگوید، و هلاکت و فروپاشی، هیچ فاصلهای نیست؛ این دو چسبیده به هماند: «فکذبوه فأهلکناهم» «او را تکذیب کردند و هلاکشان کردیم» (آیه ۱۳۹).
🔸 «ام للانسان ما تمنّی»؛ کوتاه، بیپرده و پر ضرب: «مگر انسان راست هر چه آرزو کند؟» (سورهٔ نجم، ۲۴) مگر صرف این آرزو و ادعا که «ما از عذابشوندگان نیستیم» باعث میشود چرخ این عالم از کار بایستد، و آدمیان سرانجام کار خود را نبینند؟ این چیست جز توهم و حماقت، و فراموش کردن اینکه کیستیم و کجاییم و در چه راهیم؟
🔸 این توهم و حماقت مخصوص صاحبان قدرت و شوکت و ساختمانهای سر به فلک کشیده و سپاهیان گوش به فرمان نیست، هر کسی در اندازهٔ خود و کار خود ممکن است از آن بهرهای داشته باشد؛ یکی آنجا که خانهای بنا کرده، یکی آنجا که کسب و کارش را به سرانجامی رسانده، یکی آنجا که مدرکی علمی را گرفته، یکی آنجا که شهرتی دست و پا کرده. میتوان به همینها تکیه کرد، و میتوان اعمال خود را فراموش کرد، و میتوان ادعا کرد که جز همین بازیای که در آنیم چیزی در کار نیست، و خدا ما را با نتیجهٔ زندگیمان روبهرو نمیکند.
میتوان از این «آیه»های خدا و آنچه بر سر مردم آمده بیبهره ماند (آیه ۱۳۹)، میتوان «رب» «عزیز» «رحیم» را از کف داد (آیه ۱۴۰).