دربارۀ آیات صفحۀ 20 (نکاتی دربارۀ «اسلام»)

در آیاتی از سورۀ بقره (مثلاً آیات 113 و 120)، از این صحبت شده که یهودیان و مسیحیان هویتی دینی برای خود قائل بودند و تنها کسانی را صاحب هدایت و نجات می‌دانستند که در «ملت» آنان درآیند.
خداوند این تصور را با قاطعیت رد می‌کند، و به تأکید بیان می‌کند که هدایت تنها از جانب خداست (آیه 120)، خدایی زنده و پویا که بر اساس حق و حقیقت – و نه بر اساس نام‌گذاری‌های بی‌معنا – پاسخ بندگانش را می‌دهد. هیچ کس نمی‌تواند کیش و آیین ظاهری خود را سبب نجاتش بداند. به همین ترتیب، هیچ کس نمی‌تواند امکان نجات برای کسانی که خارج از این کیش و آیین هستند را به کل رد کند.

خداوند در مقابل آیین یهودیان و مسیحیان، به آیین ابراهیم(ع) اشاره می‌کند. ابراهیم(ع) پیش از وجود این دو دین، بر اساس پیگیری حقیقت به پروردگار خود ایمان آورده و خود را به تمامی «تسلیم» این حقیقت کرده است.
این «تسلیم» بودن روبه‌روی حقیقت دقیقاً معادل است با سر پیچیدن از آنچه غیر حقیقت است، مثلاً سرپیچیدن از هر ستمگری که در برابر خدا قد افراشته است.

در آیات صفحۀ 20، این «تسلیم بودن» جلوه‌گری خاصی دارد. ابراهیم(ع) را می‌بینیم که از خداوند طلب دارد که تسلیم بودن برای خداوند حق را به او و همین طور به به فرزندانش روزی کند (آیه 128).
خداوند «ملت»های دیگر (مثلاً ملت یهود و ملت مسیحیان) را با «ملت» ابراهیم مقایسه می‌کند (آیه 130)، و ویژگی مهم ابراهیم، بنیان‌گذار این ملت، را این می‌داند: خداوند به او گفت که تسلیم شو، گفت که تسلیم شدم برای پروردگار جهانیان.
این همان چیزی است که ابراهیم به پسرانش وصیت می‌کند، و نسل او نیز این وصیت را ادامه می‌دهند (آیات 132 و 133).

خداوند محمد(ص) و پیروانش را وارثان ابراهیم(ص) می‌داند؛ کسانی که در هیچ یک از «ملت»های مرسوم در نیامده‌اند، بلکه تسلیم حقیقت و خداوند حق شده‌اند، از همین روست که آنان «مسلم» یا مسلمان نامیده می‌شوند.

با این وصف، اگر مسلمانان هم برای خود ملتی تشکیل دادند که با ملت ابراهیم «حنیف» یا حق‌گرا متفاوت بود، چه تفاوتی بین این ملت و ملت یهود یا مسیحیان زمان پیامبر(ص) وجود دارد؟ در این حالت آیۀ 111 را می‌توانیم برای ملت مسلمانان نیز بازخوانی کنیم: «گفتند کسی به بهشت وارد نمی‌شود مگر آنکه مسلمان باشد، این آرزوهای واهی آنان است، بگو برهان خود را بیاورید اگر راستگو هستید.»

مسلمان حقیقی، همان کسی است که در آیۀ بعد، آیۀ 112، توصیف شده است: «آرى، هر كس كه خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست، و بيمى بر آنان نيست، و غمگين نخواهند شد.»

آری، مسلمانی به نام نیست. محک خلوص آیین ما، تسلیم بودن به حق و حقیقت است و بس. و مقایسۀ زندگی‌مان با کسانی همچون ابراهیم(ع)، که زندگی خود را بر اساس حقیقت سامان دادند، کمک‌مان می‌کند تا سرکشی‌های خود را روبه‌روی حقیقت به جا آوریم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *