نکاتی دربارۀ آیۀ 142 سورۀ بقره (تغییر قبله)

🔸 آیات این صفحه مربوط به ماجرای تغییر قبلۀ مسلمانان است. بنا به تفسیر المیزان، مسلمانان در تمام دوران اقامت در مکه و چند ماه ابتدایی پس از هجرت به مدینه، رو به بیت‌المقدس نماز می‌خواندند. پس از درخواست پیامبر(ص) از خداوند (آیه 144) خداوند قبلۀ جدیدی را برای مسلمانان مشخص کرد و ایشان از آن به بعد رو به سوی مسجدالحرام عبادت می‌کردند.

🔸در آیۀ 142، خداوند از این خبر می‌دهد که عده‌ای از «سفیهان» به این تغییر قبله ایراد خواهند گرفت. المیزان اعتقاد دارد که یهودیان دستۀ مهمی از این افراد بودند. اعتراض آنان بر این مبنا بود که خدا از زمان‌های بسیار دور، بیت‌المقدس را برای انبیاء قبله قرار داده بوده، و چه دلیلی وجود دارد که قبله را به سوی مسجدالحرام که هیچ برتری‌ای ندارد بگرداند؟ آنها چنین نتیجه‌گیری می‌کردند که این نمی‌تواند حکم خدا باشد، و پیامبر(ص) این حکم را از جانب خود آورده.
این ادعا که آنچه مسلمانان را به جانب قبله‌ای جدید گردانده حکم خدا نیست، در قالب این پرسش مطرح شده است: «چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند رویگردان کرده است؟»

🔸 به گفتۀ المیزان، این سخن خدا که «مشرق و مغرب از آنِ خداوند است» یادآوریِ این موضوع است که جهات و مکان‌هایی همچون بیت‌المقدس و مسجدالحرام، به خودیِ خود ویژگی‌ای ندارند که باعث شود تنها قبلۀ ممکن باشند. گویی که یهودیان اعتقاد داشته‌اند تنها بیت‌المقدس صاحب ویژگی‌های لازم برای قبله بودن است.
خداوند اما می‌گوید که همۀ جهات و مکان‌ها، «مُلک» خداوند هستند. اگر خدا در زمانی چنین خواسته که مردم هنگام عبادت رو به مکان خاصی کنند، فقط به خاطر منفعتی بوده که در این کار برای مردم می‌دیده، و هدایتی که در این روش برای آنان امید داشته. بنابراین هر زمان که خدا هدایت مردم را در رو کردن آنان به سمت دیگری ببیند، حکم خود را تغییر خواهد داد.

🔸 یهودیان (و مشرکینی که به پیروی از آنان بر مسلمانان خرده می‌گرفتند)، به ظاهر مناسک بیشتر اهمیت می‌دادند، تا حکمتی که خدا از آن مناسک اراده کرده.
در میان مسلمانان هم عدۀ زیادی بر این باور بوده‌اند (و هم‌اکنون نیز هستند) که تنها توجه به ظاهر حکم خدا، بدون توجه به حکمت، ضروری است. در مقابل، مسلمانان عقل‌گرا (از جمله شیعیان راستین) از این باور دفاع کرده‌اند که خداوند به آن چیزی حکم می‌کند که عقلانی است. این همان چیزی است که در بین شیعیان به به اصل «عدالت» معروف است.

🔸 مناسک به سادگی ممکن است به «عادت» تبدیل شوند و حکمت ماورای آنها به فراموشی سپرده شود. در روایتی از امام صادق(ع) سخنی به این مضمون آمده که گاهی فرد چنان به ظاهر عبادت (مثلاً نماز یا روزه) عادت می‌کند که حتی تصور ترک آن عبادت موجب وحشت او می‌شود.
امام چنین نتیجه می‌گیرند که این ظواهر به تنهایی نمی‌تواند ملاک نیکویی دین افراد باشد، و پیشنهاد می‌دهند که برای درک عمق دین‌داری افراد باید به راست‌گویی و امانت‌داری آنان نگاه شود.

🔸 اما مسئۀ قبله چرا برای پیامبر(ص) و مسلمانان این چنین اهمیت داشت؟
به این پرسش باید دقیق‌تر فکر کرد. اما در نظر اول، می‌توان گفت که رو کردن همۀ مسلمانان به هنگام عبادت پروردگار مشترک‌‌شان به یک سوی واحد، می‌توانست کمکی باشد برای نزدیک شدن و اتحاد دل‌ها.
تغییر قبله، نوعی تمایز بین اسلام و ادیان یهودیت و مسیحیت ایجاد می‌کرد. کعبه، توسط ابراهیم(ع) بنیان‌گذاری شده بود، بنابراین این چرخش می‌توانست به صورت بازگشت به ریشۀ ادیان تلقی شود (چنان‌که در آیات دیگر از جمله آیۀ 135، به این موضوع اشاره شده است.)

🔸 پیامبر(ص) به خوبی از تأثیر ظاهر عبادات آگاه بود. او تصور نمی‌کرد که با تمرکز بر درون و تلاش قلبی می‌توان پروردگار را تمام و کمال پرستید. از این رو او از خدا مسئلت داشت که مناسک و عباداتی را برای آنان پدید آورد که یاری‌گر مسلمانان در مسیر نزدیک شدن به پروردگارشان باشد.
مسئلت و آرزوی پیامبر(ص) برای تعیین قبله‌ای برای مسلمانان در آیۀ 144 آشکار است: «ما گردانیدن رویت در آسمان را نیک می‌بینیم…».
به عنوان مثالی دیگر از اهمیت ظاهر عبادت، می‌توان به این اشاره کرد که پیامبر(ص) همواره از مردم می‌خواست صف‌های نماز جماعت را مرتب و بدون فاصله‌های اضافی تشکیل دهند، تا شیطان نتواند بین دل‌های آن‌ها فاصله بیندازد.

🔸 یک پرسش مهم این است که باید چه کنیم تا مناسک و عبادات ظاهری به صورت عاداتی میان‌تهی در نیایند؟
مسلماً یک راه، کسب دانش بیشتر و تلاش برای توجه قلبی به معانی عبادات است. اما این کافی نیست، و ما باید به ظاهر عبادات هم دقیق‌تر فکر کنیم.
مثلاً برگزاری نماز به صورت فردی، به نسبت برگزاری نماز به صورت جمعی امکان بیشتری برای عادت شدن دارد. وقتی من در اتاقم همواره به یک سمت مشخص نماز می‌خواند، احتمال زیادی دارد که بعد از مدتی اصلاً به معنی نماز خواندن به این سمت فکر نکنم. اما وقتی که جمعیتی فراوان در صف‌هایی مرتب به یک سمت خاص نماز می‌خوانند، اهمیت جهت بیشتر به چشم می‌آید.
عبادت آن پروردگار مشترک بیشتر متجلی خواهد شد اگر مسجد ظاهری ساده و غیر تجملی داشته باشد، و نمازگزاران خشوع خود را در لباس‌های ساده‌ای که انتخاب کرده‌اند نیز به نمایش گذاشته باشند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *